به گزارش آوای ورزش، در کمیته ملی المپیک ایران گروهی در سایه لانه کرده ، که آنجا را برای خود و دوستان حیاط خلوت ورزش کرده و بدون کمترین مشکل در دست دارند و هر کس رئیس آنها بوده تا به امروز هم هستند یا با عناوینی تحت عنوان دبیر کل ، آموزش ، رئیس کاروان های اعزامی ، مشاور یا هر سمت دیگری که به آنها بدهند.
درست بیست سالم بود که ورزشکار بودم سرپرست کاروان ایشان بود و من مربی شدم ایشان بود، من بازنشسته شدم ایشان هست، من آماده برای رفتن به دیار باقی شدم ایشان  هنوزهست، واقعا سوال اینجاست مگر قحط رجال است ؟ چرا مدیریت در ورزش برای برخی مادر زادی است؟ این دوستان چه کاری را بلد هستند که امثال من یا جوانتر ها توان انجام آن را نداشته یا بحث ماموریت های دلاری و سفر های بدون وقفه آن می باشد، زمانی که بنده مسئولیت دبیر کلی دومین دوره بازیهای کشور های اسلامی را بعهده گرفتم چه کمکی کردند جهت بهتر انجام شدن آن به غیر از اینکه حتی یک برگ مکاتبه از دوره اول به من ندادند و اعلام کردند هیچ چیز موجود نیست و هر روز زیرآب من را میزدند به هر دلیلی یک روز اطلاعات و روز دیگر نزد مهندس علی آبادی رئیس وقت و…  من  و همکاران صدیقم که تمامی از سازمان وقت بودند بعنوان یک کارشناس تمامی امور را با کمترین هزینه وبدون دریافت ریالی و یا دلاری تحت هر عنوان  در آن وقت و به بهترین شکل انجام داده ایم که بخاطر برخی از مسائل مسابقات برگزار نشد و حتی قرعه کشی مسابقات نیز در مرکز همایش های صدا وسیما انجام شد آنهم با حضور نمایندگان تمامی کشور ها، ولی با قدرت گرفتن همین آقایان هرگز دیگر نگذاشتند حتی از کنار کمیته المپیک هم گذر کنم . اینهم بخاطر این است که امثال من عاشق کار ورزش و کشور هستند تا به دنبال منافع شخصی خود.
حال نمیدانم جناب خسروی وفا و مناف هاشمی شناخت از این مافیا در کمیته ملی المپیک دارند یا ندارند ولی امیدوارم با حضور کیومرث هاشمی  که زمانی ریاست آن کمیته را داشته و حال مسئولیت وزارت ورزش را دارد  بعد از چهل و چند سال با هماهنگی این دو نهاد مسئول  یک خانه تکانی بعد از بازیهای هانگژو انجام دهند وحتی برای کمیسون های مختلف و یا در بخش هایی که منع قانونی هم ندارد از همکاران وزارتی و بازنشسته گان کار آمد ورزش استفاده بهینه تری گردد.

به امید فردای بهتر ورزش کشور
حسن میرزاآقابیک