به گزارش آوای ورزش، سالها پیش وقتی زمزمه پیشنهاد مدیریت باشگاه پرسپولیس به یکی از دوستان نزدیک که سابقه درخشانی در مدیریت ورزش  داشت بالا گرفت ، روزی در دفترشان با هم گفتگوی دوستانه ای در این باره داشتیم  و جالب این بود که نتیجه این گفتگو یک جمله شد « صندلی باشگاهای پرسپولیس و استقلال قتلگاه مدیران است »
در ابتدای مدیریت رضا درویش در پرسپولیس بعنوان یک پرسپولیسی به ایشان تاختم که همینجا ابتدا از ایشان طلب بخشش دارم  بخاطر قضاوت زود هنگامی که داشتم اما لازم میدانم حالا که عده ای کارکشته ی فرصت طلب  پرچم دفاع از مردم گیلان و مازندران را برافراشته اند اند تا مثلا ناکامی ها ،  هوچیگری ها ، اتهام های واهی زدن ، دیگران را به بی شرفی متهم ساختن ها و فحاشی ها یشان را پنهان کنند   دست به قلم برده و از حق و حقوق حقیقی و حقوقی شخص رضا درویش و باشگاه بزرگ پرسپولیس دفاع کنم .
آقای درویش شما اولین قربانی این صندلی و مستطیل سبز فوتبال نبوده و آخرینش هم نخواهید بود ، قربانیان بسیاری در قتلگاه این فوتبال سربریده شده اند ، از همین نزدیکی ها مثال میاورم و به دور دست ها نمی روم ، مجاهد خذیراوی پسر بچه با استعداد جنوبی فوتبال ما قربانی شد تا خیلی ها  به ظاهر نفسی راحت بکشند ، پیام صادقیان قربانی شد تا صاحب منصبان تصمیم گیر فوتبال آنزمان  شنل دفاع از فوتبال را بر دوش بیندازند و فاتحانه شعار مقابله با بازیکن سالاری  داده و چند صباحی فخر و کرشمه ای بفروشند  که خریدار کم نداشتند  ، هرچند بعد از آن حکم نه تنها ریشه بازیکن سالاری خشکانده نشد که  چه بسا هیولای بزرگتری از دل فوتبال سربرآورد ،
هیولایی بنام « تبعیض » . احکام انضباطی آغشته به سلایق رنگی که طی همین چند سال  ( چرا راه دور برویم همین سه هفته آخر لیگ ) توسط کمیته انضباطی  صادر شده خود  مستند ترین و موثق ترین دلیل  برای رشد این هیولاست  ،  هرچقدر هوچیگرتر ، دروغگو تر ، رانت خوار تر ،  فریبکارتر ، فحاشتر ، ناسزاگوتر و اتهام زن تر باشی  سپر امن تری از تو حفاظت خواهد کرد و هر چقدر صادق تر ، پرتلاشتر ، عاشقتر و دلسوز تر باشی در فهرست قربانیان این هیولای زیاده خواه و طماع  ی سیری ناپذیر نامت در نوبت انتظار است .
امیر خان حاج رضایی امروز کجاست ؟
محمد دادکان چه میکند ؟
مجید خان جلالی در کدام پستو مشغول نوشتن است ؟
آقا رضای درویش جرم شما خیلی سنگین است ، نه برای اون جمله نا مأنوستان در شب کذایی فوتبال برتر  که امروز شده دستاویز همان جماعت هوچیگر و کارکشته که چند هفته قبل به ناموس مردم قزوین فحاشی کردند و حتی شهامت پذیرش اشتباهشان را نداشتند چه برسد به عذرخواهی کردن ، اما در نگاه کمیته انضباطی ان  روز دل مردم قزوین بدرد نیامد .!!!!
جرم شما ، شاد کردن دل پرسپولیسی هایست که بجای هوچیگری جنگیدن را آموخته اند ،
جرم شما ، ایستادن در حد توان در برابر دروغگویی ها و تهمت های بی رواییست که بخاطر قهرمانی پاک ناپاکش میدانند .
جرم شما ، رسوا کردن کسانیست که هم از سقف بالا رفتند و هم به زیر زمین نقب زدند تا به قهرمانی برسند اما دستشان از جام فلزی و جام شرافت کوتاه ماند .
جرم شما ، ندادن و نگرفتن رشوه و شتیل بود  که این اخری جرمی بسیار بسیار سنگین است و چه بسا حکمش چوبه دار .
اقا رضای درویش وقتی شخصیت علی پروین و محمود خردبین را فقط و فقط بخاطر سوار شدن به یک آمبولانس پیراهن عثمان کرده و برای کوبیدن شما و پرسپولیس و پرسپولیسی ها بر بلندترین قله های رسانه ای به اهتزاز در می آورند دیگر خود بخوان حدیث مفصل از این جماعت شیپور بدست مرده پرست اسطوره کش که همینان در فردای فوت همین اسطوره ها  سفارش امبولانس های روز دنیا را میدهند ، آری اینجا تو را میکشند تا بگویند آدم خوبی بود ….!!!!
جرم شما سنگین است چون در چشمان شما معصومیتی خاص برای عذرخواهی دیده نمیشود ، اری جرم شما سنگین است سنگینترش نکن  وگرنه همگان میدانند که جواب های هوی است اما چه کسانی حق دارند این های را بگویند و هویش را نشنوند از ما و شما بهترانند .

سعید صباحی